شهید محمد مهدی لطفی نیاسر از تبار مدافعان حرم بود و در تاریخ بیست فروردین 1397 با حمله مستقیم ارتش اشغالگر قدس به پایگاه هوایی تیفور به شهادت رسید. آرزوی شهید این بود که به دست صهیونیست ها به شهادت برسد.
زندگی مجاهدانه و توام با تلاش خستگی ناپذیر از ویژگی های مردان خداست، در خطبه همام ؛ حضرت امیر میفرمایند اینها نفسشان از دستشان در سختی است
شهید محمد مهدی در این سالهای آخر مصداق بارز این جمله بود، بارها میدیدیم که دخترش با جسم خواب او، خود را آرام میکند زیرا پدر رمقی برای بیدار بودن و بازی با او ندارد.
خدا میداند که سالها بود مهدی برای خواب به چشمانش التماس نمیکرد بلکه چشمان او بودند که التماس خواب داشتند
و شهادت در منطق مهدی مزد این تلاشهای بی وقفه است .
یکی از راهبردهای موثر برای مبارزه با هجمه فرهنگی دشمن، راه اندازی کاروان های راهیان نور بوده است که با حضور مقام معظم رهبری در منطقه شلمچه(سال77)، اهمیتی مضاعف یافت و ضرورت پیگیری برنامه های فرهنگی و تبلیغی در این مسیر بیش از پیش احساس شد.
در این راستا، راویانی که همراه با کاروان های راهیان نور در مناطق عملیاتی حضور می یافتند، نقشی بی بدیل در پیوند معنوی و عاطفی زائران با شهدا ایفا می کردند.
شهید بزرگوار حاج محمد مهدی لطفی نیاسر نیز از جمله جوانان مشتاقی بود که علیرغم حضور نداشتن در دفاع مقدس، عاشقانه به جرگه "راویان" پیوست و به واسطه مطالعات فراگیر درباره دفاع مقدس، توانست با بیانی شیوا و تسلطی مثال زدنی به انتقال هر چه زیباتر ابعاد حماسه آفرینی های رزمندگان بپردازد. این تسلط و شیوایی چنان برجسته بود که به اذعان همراهان، گویی ایشان خود در دفاع مقدس حاضر بوده و حتی فرماندهی برخی محورهای عملیاتی را برعهده داشته است!
یکی از سنت های الهی این است که اگر کسی به نعمت هایی که خداوند به او داده توجه کند و شکر آن را به جا آورد، خداوند نعمت های او را افزایش می دهد و به او امکان بهرمندی همه جانبه از نعمت را نصیب می کند.
یکی از خصوصیات شهید مهدی توجه همه جانبه به نعمت هایی بود که نصیب او شده بود.
یکی از نعمت هایی که همیشه بابت آن شاکر بود و به آن افتخار می کرد، تحصیل در دانشگاه امام حسین و فعالیت در سپاه بود.
در بعضی از صحبت ها از برخی از پاسداران به عنوان کسانی نام می برد که مانند ماهی در آب نمی دانند، آب (سپاه) چه نعمت بزرگی است و به آن بی توجه هستند.
علاقه شدیدی به مراسم اعطای سردوشی در دانشگاه امام حسین علیه السلام توسط مقام معظم رهبری داشت و به هر واسطه بود خود را به این مراسم می رساند.
نتیجه توجه به این نعمت ها، بهرمندی از برکات متعدد این موقعیت ها بود. پیشرفت محمد مهدی پس از ورود به دانشگاه امام حسین کاملاً نشان از اوج گیری او به سمت هدف بود.
🌹 #زندگی_به_سبک_مهدی (۱۴) 🌹 توی روایات گاهی با روایت هایی روبرو می شوی که خیلی دردناک است، مانند روایت زیر: در روایتی حضرت مهدی (عج) فرمودند: "اگر شیعیان ما -که خداوند آنهارا در راه پیروزی از ما، موفقشان دارد- دل هایشان در وفا به پیمانی که با ما دارند یکپارچه بود، از فیض ملاقات ما محروم نشده و سعادت دیدار با معرفتشان با ما زودتر فراهم می شد، این دیدار به تأخیر نمی افتد مگر برای اخبار ناخوشایندی که از آنان به ما می رسد.." اما شهید محمد مهدی با امام زمانش چگونه بود؟ برای شهید ناراحتی حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه بسیار ناگوار بود در یکی از دست نوشته های دوره جوانی چنین می نویسد: (هو ستار العیوب) خدایا فردا چهارشنبه است و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، پرونده مسلمانان را بازبینی می کند، خدایا از تو می خواهم که گناهانم را به امام زمان نشان ندهی، زیرا دل او می شکند، خدایا عوض این کارت می توانی روز قیامت ده برابر این گناهان را برای من حساب کنی ولی فردا آنها را نشان امامم ندهی.... یا ستار العیوب... خدایا پشیمانم
خیلی از اوقات کارهای سنگین اجرایی، آدم را از وادی اخلاق دور میکند حتی برخی میگویند یک مدیر میتواند برای رسیدن به اهداف، هر اقدامی را انجام دهد اما شهید محمد مهدی اینگونه نبود او اخلاق، سعه صدر و ... را با مدیریت در هم آمیخته بود، دلتنگی شدید همکارانش در وداع با پیکر شهید گواه این سبک مدیریتی بود
یکی از همکارانش نقل میکرد به دلایلی مجبور شد یکی از دوستان را از تیم کاری حذف و به بخش دیگری منتقل کند، این انتقال برای آن دوستمان خوشایند نبود و از حاج مهدی گلایه کرد اما وقتی به محل کار جدید رفته بود با صحنه عجیبی روبرو شده بود ...
قبل از رفتن او حاج مهدی تماس گرفته بود و از قابلیتها و توانایی های بالای او برای مدیر جدیدش تعریف بسیار کرده بود و علت انتقال را هم محذوریتهای خودش (حاج مهدی) و مسایل سازمانی بیان کرده بود.
این کار آقا مهدی باعث شد ضمن رفع یک مسئله، از توان یک نیروی انسانی خوب نیز بهتر استفاده شود.
به تمام معنا او نیروی انسانی را یک سرمایه میدانست .
یاداشت شهید مهدی پس از عقد نزد مقام معظم رهبری 🌹 #زندگی_به_سبک_مهدی (۵۴) 🌹 شهدا بهترین الگوهای زندگی و اتمام حجت هستند، شهید لطفی نیاسر در یادداشت روزانهاش در تاریخ عقد در محضر مقام معظم رهبری، ضمن تشکر از خدا، وجود یک همسر را نعمت الهی در زندگی میدانست و قدر این نعمت را هم به جا میآورد خواهر شهید نقل میکند: مهدی یه بار اومده بود قم ،خونه ی بابا دور هم جمع بودیم تعریف میکرد یه روز بعدازظهر بعدازماموریت خارج ازکشور پروازمون بندرعباس به زمین نشست دیدم یکی دو ساعت وقت دارم تا پروازم به تهران ، رفتم بازار یه کم میگو خریدم و برگشتم فرودگاه ،تقریبا ساعت یازده شب رسیدم تهران دیدم خانمم چند روزی که نبودم بابچه ها بوده ودست تنها خیلی خسته شده بهش گفتم خانم شما برو استراحت کن خودم شام درست میکنم. میگفت تقریبا ساعت دو نصف شب شام آماده شد صداش زدم از خواب بیدارشد و باهم شام خوردیم.در رفتارش با خانمش همه چیز رو رعایت میکرد و اعتقاد داشت وقتی که هست باید جبران روزهایی رو که نیست بکنه و از هیچ کاری برای شادکردن همسرش کوتاهی نمیکرد.
🌹 #زندگی_به_سبک_مهدی (۱۲) 🌹 یکی از چیزهایی که شهید توی زندگی اش به اون احترام فوق العاده میگذاشت شهدا بودن و این موضوع به گونه ای بود که انگار دائما آنها را شاهد و ناظر خودش میدونست و با اونها زندگی میکرد، توی یکی از نوشته هاش به خدا عرض میکنه که ( تو شاهد بودی که تنها جواب شهدا به من تحمل بود و صبر ...) به همین دلیل بود که در مناطق عملیاتی معمولا پابرهنه راه میرفت و میگفت اینجا خون شهدا ریخته شده و حرمت داره و بلاخره با دوستانش همراه شد و رفت ...
🌹 #زندگی_به_سبک_مهدی (۱۱) 🌹 بزرگان علم اخلاق، مراحل متعددی برای جهاد اکبر (مبارزه با نفس) برشمرده اند که آخرین آن، معاتبه به معنای انتقاد از خویشتن است. سالک الی الله پس از بازنگری در رفتار و گفتار روزانه و محاکمه خود در دادگاه وجدان،به وادی معاتبه گام می نهد. این جاست که خود را مورد سرزنش قرار می دهد و بدین وسیله خویشتن را برای جبران نواقص و رفع رذایل آماده می سازد. شهید بزرگوار "محمد مهدی لطفی نیاسر" چه زیبا این گونه تدبیر در راه مبارزه با نفس را در عنفوان جوانی به قلم آورده است؛ شاید نمونه ای باشد برای جاماندگان در مسیر...
متن دست خط:
بسمهٔ تعالی آقا مهدی تولدت مبارک ۲۰ سال از عمرت گذشت هیچ غلطی نکردی ، اگر عادی هم زندگی کنی، تا الان یک سوم عمرت گذشته ، دو سوم بقیه هم خواهد گذشت. تا الان چکار کردی، چی برای آخرت فرستادی، خجالت، بد بختی، بیچارگی و ... من نمیدونم ؛ به هر حال حواست جمع باشد چشم به هم بزنی همین دو روز هم خواهد گذشت، از همین جوانی و فرصت تحصیل دانشگاه استفاده کن، خودت را بساز، از آخرت بترس و به خدا امیدوار باش. خدایا، یاری کن، خدایا من گنه کارم چون انسانم و تو باید ببخشید چون خدایی، برحمتک یا ارحم الراحمین امضاء: محمد مهدی لطفی نیاسر
🌹 #زندگی_به_سبک_مهدی (۱۰) 🌹 برنامه ریزی برای زندگی خیلی مهمه ، آدمی که برای خودش رسالت و هدفی قائل باشه نمیتونه وقتشو حروم کنه یا به بطالت بگذرونه، تازه برنامه ریزی هم باید همه جانبه باشه، دنیا، سلامت، آخرت، درس و پیشرفت و... خیلی ها سوال میکنن که مهدی چطور توی سن ۳۵ سالگی به این همه چیز توی دنیا رسید، موفقیتهای درسی، کاری، تهذیب نفس، روایت و تفحص، تخصص و زبانهای گوناگون، خانواده داری و... یه پاسخ ساده؛ برنامه ریزی، از وقتی خودشو شناخت همیشه برنامه ریزی میکرد و بر مبنای برنامه ریزی عمل میکرد، تازه برنامه ریزی اش هم جامع بود یک برگ از برنامه ریزی دوره دانشجویی شهید محمد مهدی تقدیم به جوانهایی که به این راه علاقه دارند تازه برای شهادت هم برنامه ریزی داشت که بعداً میگم .... . بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم به درد بخورم ،من می خواهم کسی باشم . من می خواهم ... من می خواهم ... اما اینگونه نمی شود ، باید وقت را مهار زد ، باید زمان را رام کرد ، باید سرعت را با زمان متناسب کرد ، باید در وقت سرفه جویی کرد ، باید در وقت اسراف نکرد . باید ببینم چه کارهایی دارم ، و چه کارهایی را باید انجام دهم و چه وظایفی بر عهده من است . توکلت علی الله .